چگونه بدانیم که خوشحال هستیم یا خیر؟ برای جواب دادن به این سؤال، سؤالات زیر را از خود بپرسید.
خوشحالی یک انتخاب است. علیرغم این حقیقت که بسیاری از مسائل، احساسات ما را تحت تاثیر قرار میدهند، در پایان روز، این خود ما هستیم که نحوه پاسخگویی به موقعیتها را تعیین میکنیم. با این حال، آیا در شرایط زندگی امروز، تابحال از خود پرسیدهاید که آیا فرد خوشحالی هستید یا خیر؟ اگر کسی در خیابان یا سر کار از شما این سؤال را بپرسد، جواب شما چه خواهد بود؟ ممکن است تعجب کنید، اما شاید از آنچه فکر میکنید، خوشحالتر باشید. تنها کاری که باید بکنید اینست که فرصتی برای نشستن پیدا کنید و به تجارب خود بیاندیشید. این چند سؤال را در ابتدا از خود بپرسید.
آیا همین الان احساس خوشحالی میکنم؟
جواب این سؤال ممکن است واضح و روشن به نظر بیاید. اما آیا تا بحال به این فکر کردهاید که سطح خوشحالی خود را ارزیابی کنید؟ یا به تازگی از خود پرسیدهاید که واقعاً احساس خوشحالی میکنید یا خیر؟ بسیاری از افراد فکر میکنند که نسبتاً خوشحال هستند، اما در واقع پر از استرس و نگرانی هستند. از طرف دیگر، هستند کسانیکه تا زمانیکه به شغل خود، ارتباطاتشان، و موفقیتهای شخصی خود فکر نکنند، نمیدانند واقعاً چقدر خوشحالند. این سؤال را از خود بپرسید. جوابش ممکن است شما را حیرت زده کند.
آیا کاری را که دوست دارم انجام میدهم؟
نظرسنجیها میگویند که 70 درصد مردم ایالات متحده از شغل های خود متنفرند. اگر این درصد در کشورهای دیگر نیز به همین میزان باشد، متعجب نخواهیم شد. این سؤال را از خود بپرسید : آیا شغل کنونیام، همانیست که در رؤیاهای جوانیم تصور میکردم؟
علایق ما با بالا رفتن سن تغییر میکند. اما اگر کاری که امروز در زندگی انجام میدهید، دنباله همانی نباشد که در آرزویش بودید، احتمال خوشحال نبودن شما زیاد است. عشق و علاقه، انگیزه ما برای انجام کارهاست. این عشق است که ما را به سخت کار کردن، گذشتن از استراحت، و انجام کارهایی که هرگز تصور نمیکردیم، وا میدارد. حتی اگر کار ما سخت باشد، تا زمانیکه به آن عشق میورزیم، احساس رضایت و خوشحالی داریم و هر کاری که لازم باشد برای ادامه آن انجام میدهیم. در مقابل، اگر شغل خود را مانند آب خوردن بدانید، اما با خواستههای قلبی شما فرسخها فاصله داشته باشد، از انجام آن احساس خستگی میکنید و ناخشنودی شما را خواهد فرسود.
آیا چیزی در زندگی هست که نسبت به آن احساس تنفر داشته باشم؟
آیا هم اکنون چیزهایی در زندگی شما هستند که خوشحالی را از شما گرفته باشند؟ آیا آن یک عادت بد است؟ آیا یک شغل ناموفق است؟ چیزی به نام زندگی کامل وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که به تمام خواستههای خود در زندگی برسید. اما وقتی موضوعی در زندگی شما وجود دارد که شادی و خوشحالی را از شما میگیرد، عاقلانهتر آنست که از شر آن خلاص شوید. برای مثال، وقتی فکر میکنید در یک رابطه ناسالم قرار دارید، لزومی ندارد آن را تا زمانیکه شما را از بین میبرد ادامه دهید. سعی کنید آن را تمام کنید و سعی کنید رابطهای را آغاز کنید که به جای تخریب، شما را استوار و محکم نگه دارد.
آیا به اهدافی که برای خودم تعیین کرده بودم، رسیدهام؟
یکی از کلیدهای خوشحالی، داشتن هدف در زندگی است. متاسفانه، هستند افرادی که بدون داشتن جهت یا هدف، به زندگی ادامه میدهند. شما چه اهدافی را برای خود برگزیدهاید؟ آیا به آن اهداف رسیدهاید یا خیر؟ وقتی میدانید که آرام آرام به سمت اهدافتان گام برمیدارید، خوشحالی به شما روی خواهد آورد. اگر هیچ هدفی را برای خود تعیین نکردهاید، بهتر است همین الان این کار را انجام دهید تا یک زندگی شاد و زنده داشته باشید.
اگر فردا بمیرم، حسرت چه چیزهایی را خواهم خورد؟
آخرین سؤالی که برای ارزیابی خوشحالی باید از خود بپرسید اینست که اگر فردا بمیرید، حسرت چه چیزهایی را خواهید خورد؟ البته، زمانی برای برگشت وجود ندارد؛ اما دقیقاً به همین دلیل است که باید بنشینید و زندگی را آنالیز کنید. ممکن است مانند بسیاری از افراد، حسرت چیزهای زیادی را بخورید. اما، اکنون تفاوت اصلی اینست که میدانید چکار باید بکنید و از زمان باقی مانده زندگی نهایت استفاده را ببرید.